حقایقی تلخ در تابلوهای مشهور و زیبا
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۶۸۵۲۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انقلاب صنعتی با وجود اینکه جهش تمدنی بزرگی در زندگی بشر محسوب میشد و منجر به ساخته شدن کارخانههای مدرن و ساختمانهای جدید شد، اما یک خلاء روحی میان متفکران و هنرمندان جامعه ایجاد کرد؛ ماشین آلات بزرگ، کارخانههای عظیم و تکنولوژیهای پیشرفته که همگی به بخار، زغال سنگ و در نهایت به برق متکی بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از آن، جهان دیگر هیچگاه مانند قبل نبود و تغییرات سیاسی و اجتماعی در آن روی داد که چهره دنیا را برای همیشه دگرگون کرد. این تغییرات در تمام جنبههای زندگی بشر تاثیراتی را به دنبال داشت از جمله در هنرهای تجسمی؛ به طوری که تحولات اجتماعی اروپا در این دوران در آثار نقاشی منعکس شده است.
پس از این دوران، واقعیت زندگی انسان که برای هنرمندان قابل ترسیم بود دیگر فقط در مناظر طبیعی و خانه و صحنههای عاطفی خلاصه نمیشد، بلکه بخش زیادی از زندگی انسانها در کارخانهها و در میان ابزارآلات مدرن میگذشت.
انقلاب صنعتی با وجود پیشرفتهایی که برای بشریت ایجاد کرد، اما برخی از محافل فکری، از این رویداد بزرگ وحشت داشتند و معتقد بودند که این تحول عظیم انسان و طبیعت را در خود خواهد بلعید.
بیشتر بخوانید
هفت اختراع و ابتکاری که راه را برای گجتهای کنونی باز کردند + تصاویربرای مثال رمانتیکها که در رأس آنها هنرمندان و شاعرانی، چون ویلیام بلیک و کاسپار داوید فریدریش بودند، دنیای مدرن را زشت و نابودکننده انسان میدانستند و در مقابل بر عواطف و احساسات فردی و زیبایی گذشته و طبیعت تاکید داشتند. دیگر هنرمندان نیز مشغول ترسیم واقعیتها و پیامدهای آن دوران بر زندگی انسان بودند تا آیندگان را برای قضاوت آزاد بگذارند.
بسیاری از نقاشیهای ونسان ونگوگ نقاش امپرسیونیست هلندی، آیینههای روشنی هستند که واقعیت آن دوران را منعکس میکنند. او در تابستان سال ۱۸۸۷ نقاشی معروف «کارخانهها در کلشی» را ترسیم کرد. در این نقاشی چند کارخانه در کنار هم در حومه کلشی شمال غرب پاریس، که به منطقهای صنعتی تبدیل شده بود ترسیم شدهاند.
نقاشی «کارخانهها در کلشی»
با شروع جنگ جهانی اول وجود زنان در کارخانهها امری طبیعی بود. زنان در محیطهایی سخت کار میکردند محیطهایی که در اصل برای مردان تهیه شده بود، اما، چون آنان در جنگ بودند، زنان جایگزینشان شده بودند.
استنهوپ الکساندر فوربس (۱۹۴۷-۱۸۵۷) در تابلو «دختران کارخانه مهمات» که در سال آخر جنگ یعنی ۱۹۱۸ کشیده شده، زنان را در حال تلاش و کار در کارخانه فولاد که برای سربازان در جنگ تجهیزات و مهمات درست میکنند، نشان داده است.
«دختران کارخانه مهمات»
تابلو «کارخانه فولاد بورسیگ» از کارل ادوارد برمن نیز یکی از مشهورترین نقاشیهایی است که خطر کارخانههای صنعتی را با دود بزرگی که در نقاشیاش روبه آسمان ترسیم شده و ابزارآلاتی که جای نیروی انسانی را میگیرند، گوشزد میکند.
«کارخانه فولاد بورسیگ»
اگر چه تمامی این نقاشیها اکنون گنجینههای هنری هستند که موزهها و نمایشگاهها برای خریدن و به نمایش گذاشتنشان با یکدیگر رقابت میکنند، اما در حقیقت اینها آیینههایی هستند که وحشت و نگرانی انسان در آن برهه از تاریخ در مقابل آن جهش تمدنی عظیم را منعکس میکنند.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: انقلاب صنعتی تابلوهای نقاشی کارخانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۶۸۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام